مخلص اون كساني كه آتيش

يادشون نميذاره

آدم از تنهايي يــخ

بزنه..!!

اين دنيا رو به اونايي هديه

ميكنم  كه به خيالشون

دنيا فقط براي اوناست

ولي براي تو آسمان را آرزو ميكنم

كه هميشه مانند دلت

زيباست....

حضورت آرامت در كنارم نيست ولي

رويايي معرفتت مهمان هميشگي

قلبم است...

تن سوزان' جان غمگين'دل شيـدا دارم

آنچه شايسته عشق است مهيا دارم

خون جگر'آتش غم' درد فراق

چه بلاهايي ز عشقت من تنها دارم

شرمم مياد به مادرم بگم اوني كه

به خاطرش قلبت رو شكوندم

تنهام گذاشت

يه دوس دخترم نداريم باهاش بريم

كوه نوردي خسته كه شد

كولش كنيم

سوم هفتم چهلم سال

چند سال ديگه بايد عزادار

نبودنت باشـم؟

لـحظات دوري تو رو با ساعت شنـي 

ميشمارم...

تاكنون يك صحرا گذشته است.

ديگه نه بحث ميكنم نه توضيح ميخوام

نه دنبال دليلي ميگردم

فقط ميبينم...و...فاصله ميگيرم

سـكوت ميكنم

♥دلم غرق تماشا تو بود، رفتـي♥

♥ميان اشك و آه رفتـي♥

♥كنار حسرت ديرينه موندم♥

♥بهارم ، گلم زود رفتـي♥

♥تو كه رفتـي دلم برات تنگ شد♥

♥حالا كه اومدي تو دلم جا نميشي♥

♥هر چقدر تنهاي رو دوست ندارم♥

♥امـا دوسـت  داشـتـم كه♥

♥در قـلـب تـو♥

♥تنهاي تنها باشم♥

♥خدايـا مرا آفريدي گارانتـي♥

♥هم داشتم؟♥

♥دلـم از كار افتاده...♥

♥وقتـي2 تاعاشق از همديگه جدا ميشن♥

♥ديگه نمي تونن مثل قبل دوس باشن♥

♥چون به قلب همديگه زخم زدن♥

♥نمي تونن دشمن همديگه باشن♥

♥چون زماني عاشق همديگه بودن♥

♥تنها مي تونن اشناترين غريبه♥

♥براي همديگر باشن♥

مـخدر نگاهت...

كه تو چـاي 'عـشق' حل شـد...

معتـاد تـو شـدم...

حـالا كـه گـاه و بي گـاه...

خشخـاش مي چيند دلـم...

ديگر تزريق خيالت هـم تسكـين

نمي دهد...

درد نبـودنت را آخـر مـنو

 مي كشد...

اين خـمـاري 'تـو' ...

مگر ميشود هوا را از زندگيم برداري

من زنده بمانم؟

بريدن از چه چيزي را تمرين كنم؟

♥♥  ادامه مطلب پايين ♥♥ 

يه شاخه گل سپيده تقديم به تو باد..

رقصيدن برگ بيد، تقديم به تو باد..

تنها دل تنگيست سرمايه ي من..

آن هم شب پاك عيد تقديم به تو باد..

♥♥♥عيد قربان مبارك باد♥♥♥

به سلامتي دريا!كه قربونياشو پس مي آره.

به سلامتي عقرب! كه به خواري تن نمي ده.

به سلامتي اوني كه هميشه راستشو مي گه.

به سلامتي اوني كه باخت تا رفيقش برنده شه.

♥♥ادامه مطلب پايين♥♥

رفتـي...

حالا به کی بگویم دلم برایت تنگ است

 بی وفایم ؟

به کی بگویم دلم هوای آن سینه ی پهن

♥♥ادامه مطلب پايين♥♥

اون كه يه وقتي  تنها كسم بود 

تنها پناه دل بي كسم بود 

تنهام گذاشتو رفت از كنارم از درد

دوريش من بي قرارم 

خيال ميكردم پيشم ميمونه ترانه ي

عشق واسم ميخونه

خيال ميكردم يه هم زبونه نميدونستم

 نامهربونه 

با اينكه رفت اما هنوزم از داغ 

عشقش دارم ميسوزم

فكرو خيالش همش باهامه هرجا كه 

ميرم جلو چشامه

دلم ميخواد تا دوام بيارم رو درد 

دوريش مرحم بذارم

اما نميشه راهي ندارم نميتونم من 

طاقت ندارم

نميتونم من طاقت بيارم 

كاش مي دانستي چه قد تنهام

چه قد خسته ام 

و چقدر به حضور سبزت محتاجم

و هميشه از خودم مي پرسم اين همه

كه من به تو فكر ميكنم 

 تو به فكر من هستي؟؟

چه غريبانه رفت

آن پرنده كوچك

وقتـي از صداي گريه ام 

خسته شده است !!!

((اون حق داشت 

من خنده را از ياد برده بودم))

من بعد از تو

 آدم عجيبي شده ام...

سرم را شايد بتوانند گرم كنند ديگران...

اما وقتي تو نيستي ...

هيچ كس نيست دلم را گرم كند...

پاك ترين هواي دنيا ...

همان لحظه اي هست ...

كه دلهايمان هواي هم را ميكند ...

كجايي دلم هوايت را كرده است

خیلی مواظب باش!!!

اگه باشنیدن صداش دلت لرزید… اگه از بدی هاش فرار نکردی و موندی…

دیگه تمومه…!!!

♥♥♥اون شده همه ی دنیـــــــــــــــــــات♥♥♥

زنـבِگـــےِ زَنــگ تَفریــפـــےِ

کـפּتـآـﮧ اَسـت

یـآבِمـآטּ بـآشَـב

زَنـگ بَعـב פـسآبــ בآریـــم

به پایان رسیده ام اما نقطه

نمیگذارم يه ویرگول

 میگذارم.. این هم امیدیست

 شاید برگردی..

کسی که بیشتر از همه دوسِت داره 

بدون دلیل شاید هر روز

باهات دعواش بشه …

اما وقتی که ناراحتی ، با “همه ی

دنیا” می جنگه تا به

 ناراحتیت

پایان بده !!!

گوش دادن یک هنر است. به‌جای نالیدن، گوش دادن را یاد

بگیرید.

گاهی عشق به آرامی درمی‌زند و شما نمی‌شنوید...

یارم از بهر فراقت به کجا سر بزنم

  شوق دیدار تو دارم

    به کجا پر بزنم ؟

مثل او که در کنار ساحل دریا نشسته به امواج دریا دل بسته

 من هم نشسته ام در کنار ساحل قلب تو و دل بستم به تو

دل بستم به امواج خروشان عشق تو

من تورادوست دارم . .

تو دیگری را . . .

دیگری دیگری را . . .

اینچنین است که همه تنهاییم . . .

کاش خدا سه چیز را نمی آفرید غرور،دروغ، عشق تا هیچ گاه

 کسی از سر غرور به دروغ دم از عشق نزند.

پيوند عشق حقيقي،حتي با مرگ هم

گسيخته 

نميشود چه برسد با دوري!

بیا و دستم بگیر و با نگاهی خرابم

کن...

مرا ز خود پر کن و از شر حوریان

خلاصم کن...!

دوای درد مرا عالمان شهر نسخه ها

دادند...

تو با خماری چشمانت از دم جوابم

کن...!

"تنها"

انگار در دلم حرفی دیگر باقی نمانده

تا برایت بگویم

تنها یک جمله!

هنوزم دوستت دارم...

اگر كلمه دوستت دارم كليد زندان

من و توست

با تمام وجود فرياد ميزنم

دوستت دارم...

خدا رو چه ديدي!

كار نشد ندارد...

شايد در اين پاييز...

دردهايم ...  تا ابد خزان شوند...

 شايد!!!