ميدوني بزگترين شادي دنيا
چي هست؟؟
اينكه تو دل اونايي كه
دوستشون داري غم نباشه!!
تا دلهايي داريم كه بياد همديگر
مي تپند
بهترين ثروت ها از آن
ماســت..
حضورم را بر صفحه دلت را
تيك بزن..
من حاضر هستم ..
حتي تمام روزهايي كه تو
غايبي!!
از ته قلبم آرزو مي كنم
هيچ راه
نجاتي تداشته باشي!!
توي اون لحظه اي كه غرق خوشبختي
هستي ...
مخلص اون كساني كه آتيش
يادشون نميذاره
آدم از تنهايي يــخ
بزنه..!!
اين دنيا رو به اونايي هديه
ميكنم كه به خيالشون
دنيا فقط براي اوناست
ولي براي تو آسمان را آرزو ميكنم
كه هميشه مانند دلت
زيباست....
حضورت بهشتي است كه گريز از جهنم
را توجيه ميكند
دريايي كه مرا در خود غرق ميكند
تا از همه
گناهان و دروغ ها شسته شوم..
حضورت آرامت در كنارم نيست ولي
رويايي معرفتت مهمان هميشگي
قلبم است...
تا وقتي كه دوستت دارم ها بوي
هـوس دارد
و نگاه ها رنگ فريب و خواستن ها
طعم احتياج
مـن بـه تمـام عاشقانه ها
مـشكوكـم!!!!
بهاي دوست نه از زيبايي
اوسـت
و نه از دارايي اوست
فقط از وفاي اوست....
دستانم گرمي دستاتو ميخواد پس دستانم را به تو ميدهم
قلبم تپش قلبت رو ميخواد پس قلبم را به تو ميدهم
چشمام نگاه زيباتو ميخواد پس نگاهم از آن توست
عشقم تمامي لحظات تو رو ميخواد براي با تو بودن
دلتگي ميكند
درخشش چشمام همانند خورشيد انتظار چشمانت را ميكشند
پس بدان اگر پروانه سوختن شمع را فراموش ميكرد
من هرگز فراموشت نخواهم كرد
عــاشقانه دوستت خواهم داست......
ميگن عاشق ترين مرد,آدم بود كه بهشت
را به
لبخند حوا فروخت...
ولي من ميگم عاشق ترين مرد
معشوقه من بود چون آتش جهنم رو به
جون خريد
به جرم بوسه هاي عاشقونه
كه شرعي بودنش را من مي دانم
و د♥♥م....
آن شب من از لباي تو نوشيدم
آواز شاد طبيعت را
آن شب به كام عشق من افشاندي
ز آن بوسه قطره ابدي را
تن سوزان' جان غمگين'دل شيـدا دارم
آنچه شايسته عشق است مهيا دارم
خون جگر'آتش غم' درد فراق
چه بلاهايي ز عشقت من تنها دارم
دوستت دارم وقتي كه چشاتو مي بندي
با من به دردهاي دنيا مي خندي
آروم ميشم بگي از غم هات دل كندي
بيا به هم بگوييم دوست دارم
يكي پرسيد اندوه تو از چيست؟
سبب ساز دل ديوونه ات چيست؟
براش به عاشقونه مينويسم
به مستي
براي خاطر آنكه بايد باشد و
نيست
نيست در اين گفته ي من سوسه اي
گر تو به من قرض دهي بوسه اي
بوسه اي دگر سر آن مينهم
لحظه دگر به تو پس ميدهم
شرمم مياد به مادرم بگم اوني كه
به خاطرش قلبت رو شكوندم
تنهام گذاشت
من فکر میکردم
که رفتنت ممکن نیست
اما رفتنت ممکن شد!!
باورش ممکن نیست..
لـحظات دوري تو رو با ساعت شنـي
ميشمارم...
تاكنون يك صحرا گذشته است.
ديگه نه بحث ميكنم نه توضيح ميخوام
نه دنبال دليلي ميگردم
فقط ميبينم...و...فاصله ميگيرم
سـكوت ميكنم
♥دلم غرق تماشا تو بود، رفتـي♥
♥ميان اشك و آه رفتـي♥
♥كنار حسرت ديرينه موندم♥
♥بهارم ، گلم زود رفتـي♥
♥اگه گفتي فرق تو با عزرائيل♥
♥در چيه؟♥
♥اگه عزرائيلرو ببينم ميميرم♥
♥ولي اگه تو رو نبينم ميميرم♥
♥هر چقدر تنهاي رو دوست ندارم♥
♥امـا دوسـت داشـتـم كه♥
♥در قـلـب تـو♥
♥تنهاي تنها باشم♥
♥روي قلبـي نوشته بودن شكستني♥
♥مواظب باشيد نشكنـد♥
♥ولـي رويه قلبم من نوشته ام♥
♥قلبم شكسته راحت باشيد♥
♥ حـضـورت در قـلبـم هـمچـون ♥
♥ نفس كشيـدن است ♥
♥ آرام... ♥
♥ بي صدا... ♥
♥ اما هـميشگي ♥
♥خدايـا مرا آفريدي گارانتـي♥
♥هم داشتم؟♥
♥دلـم از كار افتاده...♥
|